درباره وبلاگ

من خدا رو دارم کوله بارم بر دوش سفری می باید سفری بی همراه گم شدن تا ته تنهایی محض سازکم با من گفت: هر کجا لرزیدی از سفر ترسیدی تو بگو از ته دل(من خدا را دارم) منو سازم چندیست که فقط با اوییم... با سلام خدمت همگیه دوستان عزیزخودم.بنده ی حقیر این وبلاگ رو تازه راه اندازی کردم خوشحال میشم با انتقادهاو پیشنهادای خود منو در ساخت هرچه بهتراین وبلاگ یاری کنیدباتشکر فراوان فریـــاد التماس دعا
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اجتماعی و آدرس faryadi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 16
بازدید کل : 9081
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


اجتماعی
یاد خدا آرامش دهنده ی قلب هاست
چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 6:59 بعد از ظهر ::  نويسنده : فریاد       

صدایت می کنم

  در لحظه های خیس نیایش

             لحظه هایی از جنس پرستش

با تو سخن میگویم گاه با زبان

                        گاه با اشک.....

چقدر زیباست لحظه های ناب دل دل کردنم

                             با تو......

می دانم در خلوت سکوتمان

سکوتی که برایت پر است از فریاد

                        نا گفته های من

تنها من هستم

                  و    

                     تنها تو..........

      چقدر خوب است که حرفهای دلم

           را فقط تو میدانی

           تویی که چون من تنهایی

           یا شاید نه......

   من چون تو تنهایم

برای همین است که باورم داری

چند ساعتی قبل از آنکه برایت بنویسم باران

                     بارید

 و من دعا کردم و باریدم

به رسم خودت

این روزها تشنه ام

و میدانم نزدیک است لحظه ناب اذان رسیدن

  من منتظر میمانم

    عاشقم کن.....................



چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 6:59 بعد از ظهر ::  نويسنده : فریاد       

چرا بغض داری؟


تو به من نگاه نکن...من درد زیاد دارم...


من زیاد خورد شدم و شکستم...تو نباید شکل من باشی...


تو زندگی کن...


زندگی کن تا نگن بخند...مجبورت نکنن اونی باشی که نمیخوای...


بذار کسی نفهمه دلت خونه...آخه دیگران تو رو نمیخوان...فقط تظاهراتو دوس دارن...


دوس دارن باهاشون بگی و بخندی...و وقتی تموم شدی،سطل زباله...


گریه نکن........................................................................................


مواظب خودت و اشکای دونه دونت باش...


نقطه ته خط...



دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود .

استاد پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟ کسی پاسخ نداد .

استاد دوباره پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟ دوباره کسی پاسخ نداد.

استاد برای سومین بار پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟ برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد. استاد با

قاطعیت گفت: با این وصف خدا وجود ندارد.

دانشجو به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود و اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت. دانشجو از جایش برخواست و

از همکلاسی هایش پرسید: آیا در این کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟ همه سکوت کردند.

آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟ همچنان کسی چیزی نگفت.

آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟

وقتی برای سومین بار کسی پاسخی نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد.



چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 6:59 بعد از ظهر ::  نويسنده : فریاد       
سلام خدمت دوست محترم نازنین خانوم نمیدونم وب سایت شما چیه! که مشکلت رو برطرف کنم ولی این آیدیمه

دوست داشتی پی ام بزار تا اونجا جوابت رو بدم نمیدوم الان اینجا چطوری کمکت کنم

 faryadam_faryad@yahoo.com

خوشحال میشم بتونم کمکت کنم



چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:, :: 4:46 بعد از ظهر ::  نويسنده : فریاد       

سنگينی باری كه خدا بردوش ما ميگذارد، آنقدر نيست كه كمرمان را خرد كند، آنقدر است كه ما را برای دعا به زانو در آورد!


خدايا كمكم كن تا ، به همه لبخند بزنم ، اما برای او گريه كنم
خدايا كمكم كن تا ، مغرور باشم ، اما برای او غرورم را له كنم
خدايا كمكم كن تا ، همه را ياری كنم ، اما او را غمخواری كنم
خدايا كمكم كن تا ، قوی و صبور باشم ، اما خود را فدای او سازم
خدايا كمكم كن تا ، با همه دوست باشم ، اما به او عشق بورزم
خدايا كمكم كن تا ، با آدم ها زندگی كنم ، اما برای او بميرم...


ماهیان از تلاطم دریا به خداوند پناه بردندو چون دریا آرام شد خود را اسیر دام صیاد یافتند تلاطم های زندگی حکمتی از خداوند است پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه دریای دور و برمان!


گاهی دلم میخواهد , وقتی مثل کودکی هایم بغض میکنم ... خدا از آسمان به زمین بیاید , اشک هایم را پاک کند و دستم را بگیرد و بگوید: اینجا آدمها اذیتت میکنند؟ بــیـــا بــــــرویــــــــم...


خدایادر لحظه های با تو بودن، لحظه های بی تو بودن را نفرین میکنم و در لحظه های بی تو بودن، لحظه های با تو بودن را آرزو میکنم! من کجای لحظه هاتم؟ تو که اوج لحظه هامی...


وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیازت دیدی، نگو خدا با من قهر است! او به تمام کائنات فرمان سکوت داده تا حرف تو را بشنوند، پس حرف دلت را بگو...


دلم گرم خداونديست،كه با دستان من گندم برای يا كريم خانه ميريزد! چه بخشنده خدای عاشقی دارم! كه ميخواند مرا با آنكه ميداند گنه كارم! دلم گرم است ، ميدانم بدون لطف او تنهای تنهايم… برايت من خدا را آرزو دارم...




صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

   
 
   

ابزار وبلاگ